دانشجویانِ دغدغهمندِ تلهکابین سوار!
🔹دست به دست شدنِ چنین خبری آنهم در این روز (۱۶ آذر) مجددا ما را به کلماتی رساند که در دوران کنکور زیاد میشنیدیم. «عدالت آموزشی» «آموزش رایگان» و .. ظهور و بروز قارچگونهی مراکز آموزش عالی، دانشگاههای پیامنور، غیرانتفاعی، آزاد، علمی کاربردی و ... در هر شهر و شهرکی باعث شده دانشجو بودن برای هیچکس آرزو نشود. بله! از این منظر توانستیم نتایج خوبی به بار بیاوریم اما این نتایج قرار هست کجا به کارمان بیاید؟ کشوری که با این تعداد جمعیت از کشور چین بیشتر مرکز دانشگاهی دارد، چطور میخواهد بازار کار و آیندهی شغلی مناسبی برای دانشجویانش فراهم کنم. حالا که حتی دانشگاههای دولتی نیز هیچ تعهدی بابت شاغل کردن دانشجویانشان ندارند، اینهمه دانشجو میخواهند چهکاره شوند؟ مراکز دانشگاهیِ «غیر رایگان» که عدهی زیادی را به آرزویِ «دانشجو شدن» رساندهاند در قبال آرزوی «شاغل شدن» این دانشجویان چه برنامهای دارند؟ هزینههای هنگفتی که بابت چنین آموزشهایی دریافت میشود چند بار دیگر قرار است برای ساخت تلهکابین و کافیشاپ خرج شود؟ چند تا استخر و جکوزی قرار است در کنار دانشگاهها ساخته و به مراکز غیردانشگاهی اجاره داده شود؟ آیا اینها مصداق بارز نقض قانون اساسی نیست؟ که پس از خروج سنتِ آموزش رایگان در مدارس، این بیماری به دانشگاهها سرایت کرد و با هر اسمی در پی دریافت پول از دانشجو بر آمدند و با کاهش ظرفیت دانشگاههای تماما دولتی (که حتی اینها نیز با اصطلاح گوناگون مثل «مازاد» پولی میشوند) باعث سوق دادن دانشجو به سمت مراکز غیر رایگان شدند. که این اتفاق برای دانشآموزِ ۱۸ سالهی عشقِ «دانشجو شدن» شبیه زهر، مرگ آفرین بود!
فصلنامه فرهنگی ادبی ماسو
۱۶ آذر ۱۳۹۷
منبع خبر: خبرگزاری مهر (تیرماه ۹۷)